آدم را میخکوب میکند لحظههایی از درامِ خیابانیِ این روزهای تاریخ. خیابان، سکوت بود موقعِ نیایشِ بلندگوی مسجد. اذان که شروع شد مردی اللهُ اکبر گفت منتظران همراهش شدند به همین اشاره. بی سرخر شعار دادند بعدِ عمری. یادشان آمد بی سرخری چه کیفی دارد. کم بودند اما صداشان مثلِ زیادها میپیچید توی شبستانِ مسجد. لابد صدای آنها که نیامدهبودند، صدای آنها که کشته بودنشان و نمیتوانستند بیایند، صدای آنها که صداشان را اسیرِ چاردیوار کردهاند، صدای ملتی لابد همصداشان بود. دیگر شرط صف نیست حضور و غیابِ بزرگان. مردم پیشنمازند. هرکه ثوابِ جماعت میخواهد یاید به مردم اقتدا کند.
۱۳۸۸ شهریور ۸, یکشنبه
بیشماران.
۱۳۸۸ شهریور ۳, سهشنبه
محکوم، واژهای ست فقط در انتهای بیدادنامههاتان.
سرت بلند باشد بهزاد نبوی. اینقدر ننداز پایین. خجالتِ چی میکشی از کی؟ لابد بیخبری از حناشان که بیرنگ شده برای عارف و عامیِ ملت. این غصه غریبه بود با چشمهایت چریکِ پیر. تو که سرد و گرم از ما چشیدهتری لابد اینقدر تنگ بوده دیوارهای این دو ماهَت که یادت رفته مستعجل است دولتِ ظلم. سرت را بگیر بالا توروخدا. به ما نگاه کن. از اینطرفِ دوربینهای دروغ مومنانه نگاهت میکنیم. یک لبخندی هم تو بزن. آنروزی را خیال بپروران که مردمِ پیروز روی دست میبرند شماها را از سرپایینیِ اوین.
۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبه
۱۳۸۸ مرداد ۳۰, جمعه
۱۳۸۸ مرداد ۲۶, دوشنبه
بامزهبازی و رجعت به کامنتدونیِ بلاگر
- رسانه شماييد.
- نه اختيار دارين شما خودتون رسانه اين.
- نگين تو رو خدا
۱۳۸۸ مرداد ۱۷, شنبه
آیندهنگر.
« خوب تحقیق کن ببین نویسندهش چهجور آدمی ئه. پسفردا احمدینژادی از آب درنیاد مجبور شیم پس بدیمش. پول که علفِ خرس نیست عزیزِ من.»
۱۳۸۸ مرداد ۱۶, جمعه
Kesaafataa
Farshad cheshe chand rooze?
-
-
Chemidoonam dooste toe az man miporsi???
-
Chi shode? Ghahrin ba ham?
-
-
-
Bahash kat kardam
-
Sare chi?
-
Khili chiza
-
Farda vaght dari hamdigaro bebinim baram tarif koni? Mitoonim ghblesh ya badesh berim darbareye eli am bebinim
-
Ok